[ad_1]
روز دیگر که بیرون بودم یک کیسه کاغذی دیدم که چیزی شبیه این جمله را می گفت: “جهان به عشق بیشتری احتیاج دارد.” این چیزی است که با توجه به میزان رنج و ویرانی ، انکار آن دشوار است.
فقط باید اخبار را تماشا کرد یا کاغذی را برای شنیدن اتفاقات منفی با خبر کرد. مسلماً آنچه در این میان سهیم است این است که این منابع تمایل دارند بر موارد بدی که اتفاق می افتد تمرکز کنند و از چیزهای خوب چشم پوشی کنند.
با این حال ، اگرچه آسان است که بگوییم این فقط کاری است که این منابع انجام می دهند ، اما این بخشی از ذات انسان است. طبیعی است که ذهن بر روی آنچه اشتباه می گذرد تمرکز کند و از آنچه درست پیش می رود چشم پوشی کند.
به نوعی ، گویی ذهن برای جستجوی مشکلات طراحی شده است. با این حال ، حتی اگر به این شکل طراحی شده باشد ، به این معنی نیست که نمی توان آن را آموزش داد تا یک طرفه باشد و در نتیجه متعادل تر باشد.
بازگشت به نقطه اصلی
بنابراین اگر دنیا به عشق بیشتری احتیاج دارد ، به نظر می رسد بهترین روش این است که کسی آنچه را که می تواند انجام دهد تا عشق بیشتری به دنیا ببخشد. بخش بزرگی از این امور مربوط به کارهایی است که می توانند انجام دهند.
وقتی نوبت به عشق ورزیدن بیشتر به دنیا می رسد ، چیزهای کوچک و بزرگی وجود دارد که آنها می توانند انجام دهند. اگر کسی معتقد باشد که این فقط حرکات بزرگ است ، آنها می توانند فکر کنند که آیا چیزی برای ارائه دارند.
هر بار یک قدم
نکته اصلی این است که آنها بر روی کارهای کوچکی تمرکز کنند که می توانند برای افزودن عشق بیشتر به دنیا انجام دهند. این می تواند شامل باز نگه داشتن درها برای افراد ، سلام و لبخند زدن ، و گفتن تشکر باشد پس از اینکه شخصی به آنها کمک کرد.
و اگر شخص دیگری در مورد چیزی با آنها صحبت کند ، می توانند وقت بگذارند و به آنها گوش فرا دهند و در آنجا حضور داشته باشند. کاری که هر کدام از این کارها می تواند انجام دهد این است که به شخص دیگری اجازه می دهد احساس دیده و حتی شنیده شود.
هل دادن قایق به بیرون
گزینه دیگر این است که آنها برای پرستار شدن یا کارگری خیریه آموزش ببینند ، به عنوان مثال ، این راهی برای خدمت به هم نوعان خود است. دادن پول به یک مityسسه خیریه یا سرمایه گذاری در مشاغلی که می خواهد به بشریت خدمت کند می تواند گزینه دیگری باشد ، در صورتی که آنها توانایی انجام این کار را داشته باشند.
همچنین مواردی وجود دارد که آنها می توانند برای دوستان و خانواده خود انجام دهند. حضور در مواقعی که در اطراف آنها هستند و حمایت از آنها به نفع آنها خواهد بود و این می تواند به این افراد نیاز پیدا کند که احساسات خوب را به دیگران منتقل کنند.
عشق چند برابر
بنابراین ، نه تنها تأثیر مثبتی بر روی افرادی که از آنها عبور می کنند خواهد داشت بلکه رفتار آنها در نحوه رفتار این افراد با دیگران تأثیر خواهد داشت. در نهایت ، ممکن نیست که یک شخص بداند که رفتار او چه تاثیری در زندگی فرد دیگری خواهد گذاشت.
با این حال ، اگر آنها آنچه را که می توانند با دیگران مهربان باشند انجام دهند ، به احتمال زیاد تأثیر مثبتی در زندگی این فرد خواهد داشت تا اینکه بخواهند با آنها بی مهری کنند. به این ترتیب ، فرد می تواند از تعامل دور شود و بداند که آنها کار درستی انجام داده اند ، حتی اگر مطمئن نباشند که چه تاثیری در زندگی خود داشته است.
ماده گمشده
با بیان این سخنان ، اگرچه انكار اینکه دنیا به عشق بیشتری احتیاج دارد دشوار است ، اما این بدان معنا نیست که کسی فقط باید در دادن عشق بیشتر تمرکز کند. دلیل این امر این است که اگر کسی خود را دوست نداشته باشد ، رفتار عاشقانه یک چالش محسوب می شود.
اکنون این بدان معنا نیست که آنها قادر نخواهند بود نقش یک فرد دوست داشتنی را بازی کنند. معنی آن این است که این چیزی بیش از یک عمل نخواهد بود. رفتار در این راه امری است که در مقایسه با اتفاقی که به طور طبیعی رخ می دهد ، تلاش زیادی می طلبد.
راه دیگر
از طرف دیگر ، اگر كسی آنچه را كه می خواستند انجام دهد تا به قلب خود متصل شود و در پوست خود احساس راحتی كند ، هیچ دلیلی برای رفتار نفرت انگیز یا آسیب رساندن به دیگران نخواهد داشت. آنها به عشقی که در درونشان است متصل می شوند و این باعث می شود که رفتار عاشقانه ای داشته باشند.
رفتار با این روش نیز تلاش زیادی نخواهد برد ، زیرا تفاوتی با نحوه رفتار آنها با خود نخواهد داشت. همچنین ، اگر آنها در پوست خود احساس راحتی نمی کنند ، حتی اگر با افراد دیگر رفتار خوبی داشته باشند ، می توانند مانند خاک رفتار کنند.
یک قسمت اساسی
برای خود شخص ایجاد یک خود کاذب که به آنها امکان می دهد به عنوان یک فرد دوست داشتنی برخورد کنند نسبتاً آسان است. در حالی که انجام کار درونی برای آن باعث می شود فرد بتواند عشق به خود را تجربه کند و بنابراین ، به طور طبیعی چنین رفتاری داشته باشد ، می تواند زمان و تلاش زیادی داشته باشد. و اگر کسی خود را دوست نداشته باشد و نقشی را بازی نکند ، طبیعی است که رفتار نفرت انگیز او را داشته باشد.
به دلیل درد زیادی که دارند ، برای اینکه احساس بهتری نسبت به خود داشته باشند ، باید به دیگران آسیب برسانند. سمی که در آنها است قرار است هر کجا که می روند پخش شود و این باعث می شود که آنها صدمات زیادی وارد کنند.
افکار نهایی
اگر کسی بخواهد عشق بیشتری به دنیا ارائه دهد ، عشق ورزیدن بیشتر به خود راهی عالی برای انجام آن خواهد بود. همانطور که عشق در آنها ایجاد می شود ، آنها بیشتر از این به آنها می دهند که به افرادی که با آنها تماس می گیرند ، بدهند.
برای تحقق این امر ، ممکن است لازم باشد که شخص برای حمایت از یک درمانگر یا یک درمانگر در ارتباط باشد. شخصی مانند این به آنها اجازه می دهد تا لایه هایی از درد را که مانع از احساس راحتی در پوست خود می شود ، از بین ببرند.
[ad_2]